خلاصه کتاب مغازه جادویی اثر جیمز دوتی در یک نگاه

درباره نویسنده: جیمز دوتی

دسته‌بندی محتوایی کتاب مغازه جادویی

خلاصه کتاب مغازه جادویی

بخش‌هایی از کتاب

• هیچ زندگی کاملی وجود ندارد که ما در آن متولد شده باشیم و هیچ گریزی از واقعیت وحشتناک رنج نیست.

گاهی دیده نمی‌شوی. نه فقط به این خاطر که مهم نیستی؛ بلکه به این دلیل که درد اطرافیان تو را نامریی می‌کند.

• نوجوانان خواهان آزادی هستند، اما به شرطی که بر پایه‌ای پایدار و امن ایستاده باشند.

به عنوان یک جراح اغلب شنیده‌ام که بیمارانم چگونه درد را در شب با شدت بیشتری تجربه می‌کنند. این به این معنا نیست که درد آنها در شب بدتر است. دلیل اینجاست که در شب هیچ حواس پرتی‌ای وجود ندارد، ذهن ساکت می‌شود و دردی که تمام روز وجود داشت بلندتر به نظر می‌رسد. به همین دلیل است که هر نگرانی در مورد آینده یا پشیمانی از گذشته در تاریکی شب ظاهر می‌شود.

• عاقل ترین بیماران و آدم‌هایی که تا الان ملاقات کرده‌ام، کودکان بوده‌اند. آنها صادق هستند. به شما می‌گویند که چه چیزی آنها را می‌ترساند، چه چیزی خوشحال‌شان می‌کند، چه چیزی را در مورد شما دوست دارند و چه چیزی را دوست ندارند. هیچ دستور کار مخفی‌ای وجود ندارد، و شما مجبور نیستید حدس بزنید که عمیقا چه حسی دارند.

• وقتی قلب‌هایمان زخمی می‌شود، آن وقت است که باز می‌شود. ما از طریق درد رشد می‌کنیم. ما در شرایط سخت رشد می‌یابیم. به همین دلیل است که باید تک تک چیزهای دشوار زندگی خود را بپذیریم.

نقد داستان کتاب مغازه جادویی

به طور این کتاب انگیزشی-علمی است. اگر نقدهایی حتی وجود دارد، از روایت شخصی پرداخته‌ای است که شاید لحظاتی سینمایی شود، ولی در مجموع اکثر خوانندگان تاثیر پذیر بوده و ارزش‌افزوده آن را تایید کرده‌اند. اما نقاط قابل بررسی درباره این کتاب نیز وجود دارد. به عنوان مثال برخی منتقدان معتقدند بخش خاطره‌نویسی دارای اغراق‌هایی است و بیشتر سینمایی به‌نظر می‌رسد. از سوی دیگر تمرکز روی متن کتاب می‌تواند با واقع‌گرایی علمی همخوانی کامل نداشته باشد.

نقاط قوت این کتاب عبارتند از:

• ترکیب جالبی از خاطرات شخصی و علم عصب شناسی، که به داستان عمق باورپذیرانه‌ای می‌دهد.
• تمرین‌های عملی و ساده ذهن و قلب که برای استفاده شخصی قابل‌دسترس هستند .
• پیوند عاطفی با خواننده از طریق تاریخچه دشوار و کشف تحول شخصی .