آغاز یک رمان را باید چطور بنویسیم؟ نخستین جملات و پاراگرافهای یک رمان، دروازهای هستند به جهانی که نویسنده خلق کرده است. این آغاز، نه تنها اولین برخورد خواننده با داستان است، بلکه تعیینکنندهی این موضوع است که آیا او قدم به این جهان خواهد گذاشت یا خیر. یک شروع قدرتمند، کنجکاوی را برمیانگیزد، لحن داستان را مشخص میکند و انتظاراتی را در ذهن خواننده میآفریند. در واقع، این چند خط اول، همان قلابی هستند که خواننده را به دام میاندازند و او را تا پایان رمان همراه میکنند. از این رو، تمرکز بر متن برای شروع رمان و پرداخت دقیق به آن، اهمیت فوقالعادهای در موفقیت کلی اثر دارد. در ادامه به اهمیت این موضوع و ۶ نکته حیاتی برای خلق چنین آغازی خواهیم پرداخت. با ما همراه باشید.
خبر خوب اینجاست که شما هم میتوانید رمان خود را چاپ کنید. ۷۲۴ چاپ با داشتن سامانه آنلاین و خودکار محاسبه قیمت چاپ کتاب با بالاترین سرعت و قیمتهای بهروز، خدمات نوین چاپ را به همکاران و مشتریان عزیز ارایه میدهد. خط ارتباط فوری با ما در تلگرام: 09199861744
مقاله ۶ نکته برای نوشتن متن آغاز یک رمان به یادماندنی در یک نگاه
| عنوان بخش | خلاصه محتوا |
| اهمیت آغاز رمان | نخستین جملهها باید توجه خواننده را جلب کنند و او را وارد داستان کنند. |
| اهمیت خطوط آغازین | خطوط آغازین همانند ویترین فروشگاه هستند و لحن و فضای داستان را شکل میدهند. |
| عوامل موفقیت در رمان | شخصیتپردازی، تعلیق، زبان، تکنیکهای نگارش عوامل موفقیتاند. |
| نقطه شروع نوشتن رمان | از طرح کلی و شخصیتها شروع کرده و بر خطوط آغاز تمرکز کنید. |
| نکات مهم | شروع از وسط داستان، شروع با رمز و راز، فلشبک یا بازگشت به گذشته، شرح وضعیت داستان، مشخص کردن لحن و شروع با یک صدا |
نویسندگان میتوانند ایدههای داستانی درخشانی داشته باشند درحالی که در مورد چگونگی آغاز یک رمان مطمئن نباشند. آغاز یک رمان با نوشتن اولین جمله شروع میشود، که باید توجه خواننده شما را جلب کند و او را مستقیماً به داستان شما هدایت کند. این آغاز باید همچون شعلهای در تاریکی، توجه خواننده را به خود جلب کند و او را به سمت داستان بکشاند. این به معنای شروعی پرحادثه یا غافلگیرکننده نیست. بلکه به معنای ایجاد کششی است که خواننده را وادار به ادامه خواندن کند.
بیشتر بخوانید: سبک های نگارش کتاب
با راههای بیشماری که برای شروع یک رمان هست اولین سطرهای شما میتواند اشکال مختلفی پیدا کند.در زیر چند ایده عالی وجود دارد تا شما را تشویق کند که راه خود را برای شروع پیدا کنید:
لازم نیست سطرهای اول آغاز یک رمان با تفسیرهای طولانی از ظاهر اتاق یا تفسیر ویژگیهای یک شخصیت باشد، البته در حین پیشروی داستان می توانید کارهای ذکر شده را انجام دهید. با روش آغاز از وسط داستاندر همان صفحات اول خواننده را می توانید غرق قصه کنید، کنجکاوی آنها را در مورد آنچه در حال وقوع است برانگیخته و علاقه آنها را به خواندن ادامه داستان بیشتر کنید. هری پاتر و تالار اسرار ازجی کی رولینگ ،نیز نمونهای از رمانی است که در میانه ماجرا شروع میشود در این مورد مشاجره ای بین برخی از اعضای خانواده بود.
برای اینکه چاپ کتاب شما پرفروش شود، آغاز رمان خود را با سناریویی شروع کنید که خواننده را با سوالی بدون پاسخ مواجه کند. در کتاب صد سال تنهایی اثر گابریل مارکز، اولین سطرها بر روی شخصیت اصلی است، سرهنگ اورلیانو بوئندیا در آستانه رویارویی با جوخه تیراندازی دشمن بود، اما در حال یادآوری یک بعد از ظهر درگذشته که با پدرش گذرانده بود.این نوع پاراگراف آغازین احساس انتظار ایجاد می کند و سؤالاتی را برای خواننده خلق می کند که در حین خواندن باید به آنها پاسخ دهد، این شخص چه کار کرده است؟ چرا او در شرف مرگ است؟ چرا او اکنون به پدرش فکر می کند و آیا این خاطره به اتفاقی که قرار است بیفتد مربوط می شود؟

در آغاز یک رمان به خاطرات گذشته در زندگی کاراکتر خود برگردید، جایی که می توانید داستان مکمل یا جزئیات اضافی را ارائه دهید که نشان می دهد چگونه آنها به این نقطه از داستان رسیدهاند. مهم نیست که چگونه ادامه دهید، مطمئن شوید که سطر اول شما دلیلی برای ادامه خواندن به مخاطبان شما می دهد.
بیشتر بخوانید: معرفی رمان های برتر
یک جمله ساده می تواند راه را برای یک پاراگراف اول در آغاز یک رمان جذاب هموار کند و زمینه را برای نوع رمان هایی که خوانندگان در شرف تجربه هستند فراهم کند. سطر اول آنا کارنینا اثر لئو تولستوی شرح قصه از دیدگاه شخصیت اصلی کتاب است که به خواننده می گوید این رمان درباره خانواده است.
خط اول کتابغرور و تعصب اثر جین آستن لحن شوخ و طنزی را ایجاد می کند که حال و هوای بقیه رمان مشخص میکند.با ارائه نقطه نظرات راوی یا شخصیت اصلی، می توانید به خواننده این احساس را بدهید که قرار است وارد چه نوع داستانی شود. جورج اورول در کتاب 1984 با ارجاع به ساعتهایی که در نیمه شب به جای 12 بار، 13بار به صدا در می ایند برای مخاطبان محیط دیستوپیایی (ویرانشهر) خود را ایجاد میکند و به آن ها اطلاع میدهد که این داستان در دنیایی اتفاق میافتد که قوانین آن کاملاً متفاوت هستند.
چه راوی باشد و چه شخصیت اصلی، آغاز یک رمان از زبان تعریف کننده می تواند ما را مستقیماً به احساسات آن شخص وصل کند یا سبب ایجاد زمینه ای برای همدلی ما با او شود. لولیتا اثر ولادیمیر ناباکوف با خط پرشور و دراماتیک راوی خطاب به موضوع علاقه او به فردی آغاز می شود. این افتتاحیه ها تصویری از شخصی را تشکیل می دهند که بقیه داستان را با آن آشنا خواهیم شد.
بیشتر بخوانید: رمان جنایت و مکافات
خطوط آغازین رمان مانند ویترین یک مغازه هستند. آنها اولین چیزی هستند که خواننده میبیند و تعیین میکنند که آیا او وارد داستان میشود یا خیر. آنها لحن، فضا و انتظارات را برای کل رمان تنظیم میکنند و باید خواننده را جذب کنند تا به خواندن ادامه دهد.
موفقیت در نوشتن رمان به عواملی چون داستان گویی جذاب، شخصیتپردازی عمیق، فضاسازی موثر، تسلط بر زبان و توانایی ایجاد تعلیق و کشش بستگی دارد. البته، آگاهی از تکنیکهای نگارش که میتوان آنها را از طریق آموزش رمان نویسی pdf یا دورههای تخصصی آموخت، نیز نقش بسزایی دارد.
برای نوشتن رمان، ابتدا باید یک موضوع برای نوشتن رمان، ایده مرکزی یا طرح کلی داشته باشید. سپس به توسعه شخصیتها، ساختار داستان و سپس نگارش خطوط آغازین بپردازید که خواننده را درگیر کند. بسیاری از نویسندگان معتقدند شروع قدرتمندترین قسمت است و باید زمان زیادی را صرف آن کرد.
منبع
https://www.masterclass.com/articles/tips-for-writing-the-opening-line-of-your-novel
چاپ کتاب با بهترین قیمت در ۷۲۴ چاپ